معنی روسری قدیمی
حل جدول
لغت نامه دهخدا
فرهنگ معین
(سَ) (اِمر.) پارچه ای معمولاً سه گوش یا چهارگوش (به صورت سه تا شده) که زنان سر و گردن خود را با آن می پوشانند.
فارسی به عربی
قلنسوه، مندیل، وشاح
فرهنگ فارسی هوشیار
پارچه ای که زنان بر سر می افکنند و معمولا در زیر چانه گره میزنند، چار قد
قدیمی
در تازی نیامده (افزونی یا ء بر قدیم درست نیست) (با یا ء مصدری و بمعنی مصدری استعمال آن صحیح است) باستانی کهنه (صفت) دیرینه کهن، سالدیده پیر. توضیح کلمه قدیمی. . . و امثال آن اگر با یا ء مصدری و بمعنی مصدری استعمال شود صحیح است مانند قدیمی بودن کتاب دلیل اهمیت آنست اما اگر با یا ء الحاق و بمعنی وصف مطلق بکار رود مثل کتاب قدیمی - بمعنی کتاب کهنه - غلط است و بجای آن قدیم باید نوشته شود دوست قدیم کتاب قدیم.
واژه پیشنهادی
مترادف و متضاد زبان فارسی
چارق، چارقد، حجاب، مقصوره، مقنعه
فارسی به آلمانی
Haube (f), Kappe (f), Kapuze (f), Verdecken, Krawatte (f), Schal (m)
معادل ابجد
640